اسرا و صدرااسرا و صدرا، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

دوقلوهای من

دست نوشته های یک مادر برا دوقلوهای زیباش

اسراوصدرا در جشن تولد3سالگی ملینا خانم

27دی ماه 92بود خاله سهیلا هممون را برای جشن تولد ملینا خانم دعوت کرده بود ما ان شب شام مهمان خانه ی خاله سهیلا بودیم دو قلوها برای ملینا خانم دو چرخه سوار روی میزراکادو دادند خیلی به بچه ها وما خوش گذشت بعد از صرف شام موزیک را باز کردیم.وخاله سهیلا تک تک مردان را به جز بابا بهنام و عمو سید حمزه رقصاند خیلی به رقص اقایان خندیدیم ملینا خانم ان شالله جشن100 سالگیت را بگیریم ...
31 ارديبهشت 1393

دست خط صدرا

خانم معلم خسته شد از بس گفت صدرا جان خوش خط و خوانا و روی خط بنویس کو گوش شنوا ...
31 ارديبهشت 1393

بدون عنوان

31 شهریور 1392 بود اسراوصدراصبح زود از خواب بلند شدندوبعد از خوردن صبحانه حاضر شدند لباس فرم مدرسه اشان را پوشیدند.واماده ی رفتن شدند اخه کلاس اولی ها یک روز زودتر از دیگران به مدرسه میروند ان روز بچه ها جشن بازگشایی مدرسه داشتند من بعد از گرفتن قران برسر بچه ها انها را به مدرسه بردم وقتی به مدرسه رسیدیم دو قلوها به طرف حیاط مدرسه دویدند صدای ترانه ی باز امد بوی ماه مدرسه از بلندگوی مدرسه شنیده میشد اسراوصدرا هر کدام به طرف صف خود رفتند.وبعد از اجرای مراسم باز گشایی بچه ها به طرف کلاسشان رفتند تا با خانم معلم  ودوستان وکلاس جدیدشان اشنا شوند من هم همراه دیگراولیادر حیاط مدرسه منتظر امدن بچه ها شدم 30دقیقه بعد بچه ها همراه با معلمش...
29 ارديبهشت 1393